چنان (گویند) که اهریمن بر (ضد) هرمزد؛ اکومن بر (ضد) بهمن؛ اَندر بر (ضد) اردیبهشت؛ ساول بر (ضد) شهریور؛ ناگهیس که ترومَد(ش) نیز خوانند بر (ضد) سپندارمذ؛ تریز بر (ضد) خرداد و زَریز بر (ضد) امرداد؛ خشم بر (ضد) سروش؛ دروغ میهوخت بر (ضد) راستی؛ سخن جادوئی بر (ضد) مانسرِپاک؛ اندیشه ی بد و گفتار بد و کردار بد بر (ضد) اندیشه ی نیک و گفتار نیک و کردار نیک؛ اَستویهاد، که وای بدتر خوانده شود، بر (ضد) رام که وای نیکوست؛ وَرَن بیراه بر (ضد) آسن خرَد؛ اَشکُنی، که انکار است، بر (ضد) مینوی توجه؛ اَژگَهانی بر (ضد) کوشائی؛ بوشاسپ بر (ضد) خواب؛ کین بر (ضد) آشتی؛ درد بر (ضد) رامش؛ گند بر (ضد) خوشبویی؛ تاریکی بر (ضد) روشنایی؛ زهر بر (ضد) انوش؛ تلخی بر (ضد) شیرینی؛ پستی بر (ضد) رادی؛ تباه گری بر (ضد) آفرینش بخردانه؛ زمستان بر (ضد) تابستان؛ سردی بر (ضد) گرمی؛ خشکی بر (ضد) خَویدی؛ دوزخی بودن بر (ضد) بهشتی بودن؛ تبهکاری بر (ضد) درستکاری؛ اَشموغی بر (ضد) تقوی؛ پیری بر (ضد) جوانی؛ شب بر (ضد) روز؛ ناآمرزیداری بر (ضد) بخشایش؛ گَناگی، که از میان بردن است، بر (ضد) افزونی؛ ریمنی بر (ضد) پاکی؛ پلیدی بر (ضد) طهارت؛ ناخرسندی بر (ضد) خرسندی؛ دیگر ارواح دیوی بر (ضد) ارواح ایزدی، مانند دیوان، دروجان، جادوان و مَزَنی ها بر (ضد) ایزدان، بَغان و امشاسپندان. در گیتی نیز تیرگی بر (ضد) آسمان؛ تشنگی بر (ضد) آب؛ پلیدی و خِرَفستر و وَزَغ بر (ضد) زمین؛ کرم بر (ضد) گیاه؛ گرسنگی و تشنگی بر (ضد) گوسفندان؛ مرگ و سیج و تنگسالی و دردِ گونه گونه بر (ضد) مردمان. نیز سپاردن سوزش بر تنِ آتشان، آن که مردم و گوسپند را بخشکی سوزانَد. به صورت مادی: شیر و گرگان سردگانِ دزد بر (ضد) سگان و گوسفندان؛ وزغ بر (ضد) ماهیان؛ بوف با دیگر خرفسترانِ پردار بر (ضد) مرغان؛ اَشموغانِ تبهکار بر (ضد) مردان پرهیزگار؛ جهی بر (ضد) زنان؛ زیناوندیِ بد بر (ضد) ایزدان جهان مادی آمدند. در سپهر نیز مهر تاریک بر (ضد) خورشید؛ ماه تاریک بر (ضد) ماهِ گوسفند تخمه آمدند. ایشان را (خورشید و ماه) به هم پیمانگی بر گردونه ی خویش بستند. دیگر جادوان و پریان، با اباختران هرزه ی مرگ آور، بر (ضد) اختران: هفت اباختر سپاهبد بر (ضد) اخترانِ (سپاهبد)؛ چون تیر(اباختری) بر (ضد) تیشتر؛ هرمزد اباختری بر (ضد)هفتورنگ؛ بهرام اباختری بر (ضد) ونند؛ اناهید اباختری بر (ضد) سَدویس؛ کیوان، که سپاهبدان سپاهبدِ اباختران است؛ بر (ضد) میخ میان آسمان؛ گُوزَهر و نیز موش پریِ دنب دار بر (ضد) خورشید و ماه و ستارگان آمدند. خورشید موش پری را به هم پیمانگی به گردونه ی خویش بست که تا گناه کردن کمتر تواند؛ (زیرا) اگر هرزه شود، تا بازگرفتن، بس بدی بخشد. در ابرپایه نیز اسپنجروش بر (ضد) آتش وازِشت؛ اَپوش دیو بر (ضد) تیشتر و همکاران تیشتر آمد. دیگر بیشمار چشمگان دیوان بر (ضد) ایزدان باد و باران ساز آمدند. ایشان را تفصیل دراز است. حرکت و نبرد ایشان در بهیزه و درنگ به اختر شماری نیز پیداست.